۱۳۹۲ دی ۴, چهارشنبه

ما و کریسمس

در این چند روز هر جا می رم با این جمله برخورد می کنم
Merry Christmas
من هم به ناچار همین جمله را به خودشان باز می گویم
و امروز روز کریسمس و روز رخصتی عمومی است، تجلیل از کریسمس از یک ماه پیش شروع شده است و افغان های مقیم اینجا هم چنان بی تفاوت اند نسبت به این روز بزرگ.
انتظار این است که افغان های استرالیا هم بنا به حسن همجواری و شریک شدن در جامعه استرالیا از این روز مطابق آیین و فرهنگ خویش تجلیل کنند، تجلیل از کریسمس مطابق باورهای دینی ما هم، تجلیل از زاد روز حضرت عیسی مسیح یکی از پیامبران بزرگ الهی می باشد.
دولت و مردم استرالیا به هزاران آواره و مهاجر که اکثرن از راههای غیر قانونی خود را به این کشور رسانده کریمانه ویزای دایمی اعطا کرده است و بعد از چهار سال به آنان حق تابعیت داده است و بدون هیچ گونه تبعیض آنان را در جامعه و زندگی استرالیا شریک کرده است، شریک شدن در جشن های کریسمس فکر می کنم ما را از دین و مذهب مان باز نخواهد داشت.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
باهاتون هم نظرم. و جدای از این دلایلی که ذکر کردین. به نظرم در کل ما افغانیها همیشه منفعلانه برخورد میکنیم در رابطه با محیط اطرافمون. نمونه اش وقتی که ایران بودیم. در حالی که باید کاملا فعالانه شریک باشیم برای ارتباط برقرار کردن با محیط. دقیقا همین مسئله فعالانه و آگاهانه کانکت شدن باعث میشه که سالها بعد، از این که فرزندانمون کاملا با ما و فرهنگ مادری غریبه ان شوکه نشیم. با آگاهانه عمل کردن میتونیم بدیهای فرهنگ خودمون رو بزداییم و خوبیهای یک فرهنگ جدید رو وارد رفتارهای خودمون بکنیم.
زهرا

ملکه رحمانی گفت...

سلام آقای نظری. نمی دانم چرا ما هزاره ها در هر کجا باشیم روابط عمومی مان پایین است برعکس دیگران!!

نظر من اینه که ما باید روی روابط اجتماعی مون زیاد تر کار کنیم. همیشه با همدیگر در تماس باشیم حتی در فضای اینترنت تا می توانیم همدیگر را لینک کنیم این لینک لامسب تأثیر عجیبی در افزایش دادو ستد افکار می شه.
شاد و موفق باشی.

َAsad SAAD گفت...

این هم از چیزهای مسخره ای است که مردم خاورمیانه و بیشتر مسلمان ها از آن برخوردارند. از دید من داشتن حسن نظر و همراهی سایر ملل در شادی ها و غم هایشان نشان از داشتن تمدن والا دارد که بدبختانه ما فاقد آن هستیم. دوستانی دارم در آمریکا که در این ایام حتی ناسزا هم بار مردم آن کشور می کنند و چه چیزها که به زبان شان جاری نمی شود. فقط و فقط به این خاطر که مخالف است با چیزهایی که در طول عمر جامعه شان به خوردشان داده.